مسجد سلیمان شهری که تیم پرسپولیس و استقلال در این شهر پرورانده شددن و بعد به تهران نقل مکان کردند
مسجد سلیمان شهری که تیم پرسپولیس و استقلال در این شهر پرورانده شددن و بعد به تهران نقل مکان کردند
۱-اولین کارخانه گوگرد سازی در کشور و خاورمیانه ، بی بیان
۲-اولین تصفیه خانه آب در کشور ، گدار لندر
۳-اولین کارخانه برق در کشور ، تمبی
۴-اولین لوله کشی فاضلاب در کشور
۵-اولین تصفیه خانه فاضلاب در کشور ، چیش شوئی جنب دبیرستان صنعتی / جنب اداره مرکزی شرکت نفت
۶-اولین راه آهن در کشور ، از دره خزینه تا مرکز شهر
۷-اولین فرودگاه در کشور ، جنب پایگاه هوانیروز – یکمهه – تلبزان هزار مشکی
۸-اولین باشگاه تفریحی در کشور ، باشگاه سوارکاران نفتک
۹-اولین سینما در کشور ، باشگاه مرکزی
۱۰-اولین باشگاه گلف در کشور ، بی بیان
۱۱-اولین استخر در کشور ، باشگاه مرکزی
۱۲-اولین باشگاه سوارکاری در کشور ، چشمه علی
۱۳-اولین و مجهزترین بیمارستان کشور ، بیمارستان کلگه ( نفت )
۱۴-اولین و مجهزترین آزمایشگاه طبی در کشور
۱۵-اولین باشگاه تنیس در کشور ، باشگاه مرکزی
۱۶-اولین باشگاه فتوتبال در کشور ، استادیوم
۱۷-اولین باشگاه پینگ پنگ در کشور
۱۸-اولین باشگاه شنا در کشور
۱۹-اولین باشگاه بسکتبال در کشور
۲۰-اولین باشگاه والیبال در کشور
۲۱-اولین باشگاه اسکواش در کشور ، سالن اتحادیه انجمنهای اسلامی نمره ۴۰
۲۲-اولین تصفیه خانه نفت در کشور ، بی بیان
۲۳-اولین جاده های آسفالته در کشور
۲۴-اولین تاسیسات و دستگاههای هواشناسی در کشورو خاورمیانه
۲۵-اولین زمین گلف در کشور ، بی بیان
۲۶-اولین زمین فوتبال رسمی در کشور و خاورمیانه
۲۷-اولین باشگاه وزنه برداری در کشور
۲۸-اولین کارخانه شیر پاستوریزه در کشور
۲۹-اولین واحد نوشابه سازی در کشور
۳۰-اولین واحد آتش نشانی در کشور ، مرکز شهر
۳۱-اولین پیست و تیم دوچرخه سواری در کشور
۳۲-اولین کارخانه گچ در کشور (بی بیان)
۳۳-اولین پرواز هلی کوپتر در کشور ، فرودگاه
۳۴-اولین راهداری در کشور
۳۵-اولین کارخانه ماسه در کشور و خاورمیانه
۳۶-اولین و بلندترین پل فلزی در کشور و خاورمیانه
۳۷-اولین تله کابین در کشور و خاورمیانه
۳۸-اولین آموزشگاه پرستاری در کشور و خاورمیانه : کلگه
۳۹-اولین هنرستان صنعتی در کشور و خاورمیانه ، آموزشگاه جنب اداره ترابری
۴۰-اولین کارخانه نان ماشینی در کشور و خاورمیانه
۴۱-اولین کارخانه سنگ شکن در کشور و خاورمیانه
۴۲-اولین کارخانه آسفالت در کشور و خاورمیانه
۴۳-اولین باشگاه و سالن بولینگ در کشور
۴۴-اولین شهر صنعتی در ایران و خاورمیانه
۴۵-اولین موزه زمین شناسی در کشور و خاورمیانه
۴۶-اولین باشگاه گلف بانوان در کشور و خاورمیانه
۴۷-اولین سالنهای نمایش و تئاتر
به گزارش بولتن نیوز به نقل از شانا، مسجدسلیمان نخستین شهر نفتی ایران است. این شهر تاریخی که در میان کوههای زاگرس قرار دارد به شهر اولینها مشهور است زیرا بسیاری از امکانات زندگی شهری مانند استادیوم فوتبال، باشگاه بولینگ، باشگاه گلف، زمین تنیس، سینما و ... برای اولین بار در ایران در این شهر ساخته شده است. این گزارش عکس های مسلم عباسی است از مسجدسلیمان و تأسیسات نفتی قدیمی آن.
نخستین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان
نخستین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان
کارخانه گوگرد سازی "بی بیان" مسجدسلیمان، نخستین در کشور و خاورمیانه
کارخانه گوگرد سازی "بی بیان" مسجدسلیمان، تولیدات گوگرد این کارخانه در جنگ جهانی دوم مورد استفاده متفقین بوده است
کارخانه قدیمی گوگرد سازی "بی بیان" مسجدسلیمان، نخستین در خاورمیانه
نیروگاه بازسازی شده برق تمبی مسجدسلیمان
کارخانه قدیمی گوگرد سازی "بی بیان" مسجدسلیمان، نخستین در خاورمیانه
کارخانه قدیمی گوگرد سازی "بی بیان" مسجدسلیمان، نخستین در خاورمیانه
نیروگاه برق تمبی مسجدسلیمان
کارخانه قدیمی گوگرد سازی "بی بیان" مسجدسلیمان، نخستین در خاورمیانه
چاه نفت پلمپ شده در یکی از کوچه های مسجدسلیمان
نشت نفت از چشمه های نفتی در محله «سی برنج» مسجدسلیمان
نمایی از شهر مسجدسلیمان
پل قدیم مسجدسلیمان در کنار پل تازه تاسیس
نخستین ساختمان مدیریت نفت ایران - اداره مرکزی شرکت مناطق نفتخیز جنوب
نخستین استادیوم فوتبال خاورمیانه در مسجدسلیمان
نخستین باشگاه گلف خاورمیانه در مسجدسلیمان
نخستین باشگاه گلف خاورمیانه در مسجدسلیمان
مجموعه تاریخی خدمات رفاهی کارکنان شرکت مناطق نفتخیز جنوب
نخستین باشگاه بولینگ خاورمیانه در مجموعه خدمات رفاهی کارکنان شرکت مناطق نفتخیز جنوب
چاه شماره یک مسجدسلیمان
نخستین تجهیزات مورد استفاده صنعت نفت ایران که قرار است در آینده در موزه ای نمایش شود
پل راه آهن منقطع شده مسجدسلیمان
وسیله انتقال کابلی گوگرد تولیدی کارخانه گوگردسازی تا ایستگاه راه آهن مسجدسلیمان
چاه پیچ و مهره ای پلمپ شده در منطقه تَلبُزان مسجدسلیمان
سادات امامزاده شاه ابوالقاسم که به «پیران شاه» معروفند در روستایی به همین نام - شاه آباد - در شهرستان لالی در ۲۴کیلومتری شرق شهر لالی سکونت دارند و شامل ۱۴۹ خانوار هستند. گروهی از آنان در شهرهای ایذه ، مسجدسلیمان، لالی، شوشتر و اهواز سکونت دارند. کل جمعیت سادات ساکن در مناطق مختلف بختیاری بالغ بر ۳۰۰ خانوار میباشد. سادات ساکن در روستای شاه ابوالقاسم که شغل بیشتر آنان کشاورزی و دامداری است، به چهار اولاد: رضوی، نبَوی، فاطمی و موسوی تقسیم میشوند.
این گروه از سادات با استناد به متن بازنویسی شدهای که در اختیار دارند خود را از نسل صاحب آرامگاه «سید ابراهیم بن سید محمدپرهیزگار بن امام موسی الکاظم علیه السلام» میدانند که به شاه ابوالقاسم و شاه خراسان نیز شهرت دارد.
امامزاده در میان طایفه بابادی از احترام و جایگاه رفیعی برخوردار است و چون مریدان امامزاده عمدتاً از طوایف مختلف بابادی هستند که گرداگرد آرامگاه امامزاده سکونت دارند، به «شاه مال بابادی» مشهور است. چون گنبد امامزاده در مقایسه با گنبد دیگر امامزاده ها، ارتفاع بیشتری دارد به «شاه گردن بلند» شهرت دارد.
(تصویر: امامزاده شاه ابوالقاسم یا شاه مال بابادی در شهرستان لالی)
با بررسی محتوای متن بازنویسی شده امامزاده، به نظر میرسد متن اصلی در قرن دهم یا یازدهم هجری قمری تنظیم شده است. در مشجرات و متون معتبر تاریخی، اعقاب محمد بن موسی الکاظم(ع) را هفت فرزند شامل چهار دختر و سه پسر ذکر کرده اند. پسران معظم له: جعفر، محمد و ابراهیم نام داشتند. نسل وی تنها از طریق ابراهیم ادامه یافت. درباره قبر شریف امامزاده ابراهیم اختلاف نظر است. گروهی مزار وی را در شیراز، کنار آرامگاه حضرت میرمحمد عابد بن موسی(ع) ذکر کرده و بسیاری بر این عقیده هستند که مزار شریف ایشان در عتبات عالیات در جوار حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام است (عرفان منش ،۱۳۹۱).
اسکندر خان عکاشه در کتاب «تاریخ ایل بختیاری» درخصوص امامزاده نوشته است: « حضرت[امام رضا(ع)]... در قشلاق ایل و اویماق بختیاری، نقطهای که الان مشهور است به شاه خراسان، از قرار معلوم چند روزی حضرت در آن سرزمین اقامت گزیدند. یکی از اصحاب در آنجا وفات نمود که الحال نیز مقبرهاش موجود و معلوم است و گنبد مرتفعی دارد که الواری که در مجاورت او مسکن دارند وقتی که سوگند یاد میکنند میگویند به شاه گردن بلند که فلان مطلب نشده (عکاشه، ۱۳۶۵: ۱۳)».
در پاورقی کتاب فوق از قول ویراستار آمده است: «جای دیگر شنیدهام فرزند خود حضرت بیمار شده یکی از اخوانش را فرمود برای معالجه نزد بیمار بماند و به شیخ محمدرضا (بادآورد) دستور فرمود که بیمار در اینجا فوت مینماید و برادر خودم اینجاست باید مواظبت و پذیرایی کنید که هنوز تا هم اکنون نسل همان آقا بنام پیران شاه معروف و ایل بزرگی هستند و همه با قسمت بندی مشخص از خانواده عکاشه و تیرههای بابادی عکاشه مستمری سالیانه دارند که وصول مینمایند (همان : ۱۳)».
در کنار آرامگاه امامزاده درخت کناری وجود دارد که به «کنار مرحبا» شهرت دارد. نقل میکنند امام رضا(ع) یا دیگر امامزادگان در سایه این درخت به استراحت پرداختند. به همین دلیل از قداست برخوردار بوده و کراماتی به میوه آن نسبت میدهند. در سمت راست امامزاده ، چشمه آبی وجود دارد که منسوب به «احمد بلد» است.
منبع: سایت آزادمردان / مصطفی علیزاده گل سفیدی
دشت شیمبار یا شیرین بهار، مرز استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری است که ۷۵ کیلومتری مسجدسلیمان قرار دارد و با ده هزار نفر جمعیت پراکنده روستایی و عشایری یکی از پرجاذبهترین نقاط تفریحی این شهرستان است.اکثر مردم این سرزمین از ایل موری و گمار میباشند.از دیدنیهای دشت شیمبار کوه قلندران است که درگذشته پناهگاهی برای یاغیها و مخالفین حکومتهای وقت بود.دشت پر از انگورهای یاقوتی است که مالک خصوصی ندارد.
این منطقه از یک طرف در دامنه کوه دلا قرار دارد و محدودۀ آن از سرحونی شروع شده و شیرین بهار را به دو بخش بالا و پایین تقسیم می کند. شیرین بهار شامل مناطق: تنگ سنو (تنگ سنان)، پل نگین، گذرگاه، امامزاده صالح ابراهیم می باشد. وجود چشمه های متعدد و آبشارهای زیبا و همچنین وجود رودخانه ای معروف به شط شیمبار در کنار جنگل پوشیده از انواع درختان بلوط، بادام، بوته های وحشی مانند: قارچ، و انواع مرکبات، انگور کوهی، توت، انار و سیب زیبائی خاص به این منطقه داده است. وجود کوههای سر به فلک کشیده و مناسب کوهنوردی و پوشیده از گلها و بوته های متنوع و انواع حیوانات زیبائی منطقه را دوچندان کرده است. بدلیل وجود خاک مناسب و آب و هوای مساعد در این منطقه محصولات کشاورزی از قبیل گندم، جو، نخود و عدس کاشته می شود.
از لحاظ آثار تاریخی می توان به وجود نقش برجسته های تنگ بتا و تنگ سنان اشاره کرد. این سنگ نگاره ها بر سینه کوه کنده کاری شده اند که با در نظر گرفتن نوع پوشش و آرایش موی سر این سنگ نگاره ها می توان گفت که همزمان با دورۀ اشکانیان و مربوط به الیمائیدها (حکومت محلی همزمان با اشکانیان که اندیکا جزئی از قلمرو آنها محسوب می شده) هستند.
سید محمد علی شوشتری در تاریخ جغرافیای خوزستان در مورد تنگ بتا چنین می نویسد: ((در تنگ بتا دوازده نقش انسان در دو مجلس طراحی شده دیده می شود، نقش های سمت راست مشتمل بر سه نفر با قامتی کوتاهتر از بقیه افراد هستند در حالی که دست چپ بر روی دوش نفر کناری قرار دارد. سایر افراد نیز به همینگونه دیده می شوند. دو نفر تاج مانندی بر سر داردند که آنها را از دیگر افراد متمایز می نماید به نظر می رسد که ملکه و همسر شاه باشند همچنین سایر افراد شاید از درباریان باشند و تن پوش همگان مانند اشکانیان چین داراست اینگونه برداشت می شود که همگی آنان در حال انجام مراسم مذهبی هستند.
انواع بردگوری (استودان): ایرانیان دوران باستان به دلیل اعتقاد داشتن به قداست خاک که یکی از عناصر چهارگانه خلقت می باشد، پاک بودن آن را ضروری می دانستند لذا از تماس اجساد مردگان با خاک به شدت پرهیز می کردند به همین منظور مردگان خود را در هوای آزاد قرار می دادند تا گوشت آنها طعمه جانوران و پرندگان شود و بعد از مدتی که تنها استخوانهای مرده باقی می ماند آنها را درون استودان ها قرار می دادند این استودانها در دل کوه و یا در دل سنگهائی که به صورت مجزا در جاههای مختلف پراکنده بودند کنده می شده اند بعضی از این بردگوریها (استودانها) در جاهای دیگر به همراه نقش برجسته هستند. البته نظر دیگری در مورد بردگوری وجود دارد و آن اینکه: هنگام کوچ، افراد کهنسالی که توانائی همراهی کردن با کوچندگان را نداشتند، درون این بردگوریها به همراه آب و غذای کافی قرار داده می شدند که هیچ سندی دال بر واقعیت این موضوع نه در کتب قدیمی بختیاری وجود دارد و نه حتی کسانی که این مطلب را بیان می کنند با چشمان خود دیده اند و صرفا به شنیده ها استناد می کنند. با در نظر گرفتن عطوفت و مهربانی و احترام به بزرگان بخصوص افراد پیر و سالخورده در نزد بختیاریها و همچنین ناممکن بودن رعایت مسائل بهداشتی در چنین شرایطی، این نظریه دور از واقعیت به نظر می رسد.
یکی دیگر از آثار شیرین بهار پل نگین یا خدا آفرید می باشد. این پل آب شیرین بهار را به رودخانه کارون انتقال
می دهد و قدمت آن مربوط به دوران اشکانیان است. از آثار دیگر می توان به : امامزاده صالح ابراهیم، تپه های باستانی و نقوش برجسته و شیرهای سنگی اشاره کرد. علاوه بر موارد ذکر شده در این منطقه قناتهای قدیمی نیز وجود دارند. قباد باقری در کتاب بختیاری در گذر زمان به نقل از مردم محلی بیان می کند که بر فراز کوه دلا و در جنوب غربی این نقش برجسته ها، قلعه هائی بنام قلعه کله قندی، قلعه آهنگری، و قلعه دزوراز (درمنا) وجود دارند. این قلعه ها ممکن است زمانی محل فرمانروائی الیمائیدها بوده باشند. لایارد این نقش بر جسته ها را متعلق به دوران ساسانیان میداند.
از صنایع دستی شیرین بهار می توان از گلیم باقی، قالیبافی، لت (سیاه چادر) درست کردن مشک و دوختن لباسهای محلی و لچک یاد کرد.
از مراسم هائی که بعنوان بخشی از هویت قوم بختیاری به شمار می روند میتوان به مراسم عزاداری و جشنهای شادی اشاره کرد. بازیهای محلی این منطقه شامل: چوکلی بازی، الختر، اسب سواری، تیراندازی هستند که کودکان و بزرگسالان آنها را به مناسبتهای مختلف بازی می کنند. جمعیت این منطقه متغیر است. در تمامی فصول سال میتوان از مناظر زیبای شیرین بهار دیدن کرد. از غذاهای سنتی این منطقه میتوان به کباب بختیاری، اوترشی، اوبسور، موسیر و قارچ سرخ شده، گرده و توچری اشاره کرد. سوغات روستا شامل انواع مرکبات، عسل، قارچ، روغن و نان محلی (نون تیری)، کره محلی، کشک و قارا و ….. می باشد.
شیرین بهار دارای طبیعت بسیار زیبا، بکر و نادر بوده که در نوع خود کم نظیر است. با قرار گرفتن مناظر طبیعی، آثار تاریخی و فرهنگ قومی درکنار هم، این منطقه استعداد تبدیل شدن به یک مکان توریستی را به شدت داراست.
مأخذ: بختیاری در گذر زمان – قباد باقری
کیلومترها تقریبی ذکر شده اند.
آبشار شیخ علی خان شهرستان کوهرنگ در میان انبوه برف در حال یخ زدن و تبدیل شدن به یک جاذبه زیبای گردشگری است.
به گزارش خبرنگار مهر، استان چهارمحال و بختیاری که در بخش مرکزی کوههای زاگرس واقع است ازشمال و شرق به استان اصفهان و از غرب به استان خوزستان و از جنوب به کهکیلویه و بویر احمد و از شمال غرب به استان لرستان محدود است و به علت ماهیت کوهستانی مرتفع وقرار داشتن درمسیر بادهای مدیترانه ای، دارای بارشهای نسبتا زیادی است که ریزشهای جوی وبرف و باران منشا سرشاخه های رودخانه های کارون وزاینده رود هستند.
منطقه چهارمحال بختیاری با اقلیم متنوع دارای جاذبه های گردشگری است و شهرستان کوهرنگ ازجمله شهرستانهای چهارمحال بختیاری است که به دلیل چشمه سارهای متعدد چون چشمه دیمه، چشمه سرداب، چشمه مروارید، چشمه آب معدنی کوهرنگ و دیدنیهای طبیعی همچون تونل کوهرنگ، آبشار شیخ علی خان، دشت لاله واژگون، پیست اسکی و .... شهرت بسیار دارد.
درفصل زمستان بارش برف در ارتفاعات این شهرستان به بیش ازچهار و پنج متر می رسد که باعث به وجود آمدن یخچالهای دائمی می شود وهمچنین وجود این مقداربرف باعث می شود درفصل زمستان مسافران زیادی برای اسکی کردن به کوهرنگ سفر و در تابستان ازچشمه ها وغاریخی این منطقه دیدن کنند.
آبشار شیخ عیخان یکی از مناطق بکر و دیدنی شهرستان کوهرنگ است در فصلهای مختلف سال دارای زیباییهای خاص خود است.
این آبشار در کنار روستای شیخ علیخان قرار دارد.
آبشار شیخ علی خان واقع در 88 کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد که این آبشار و دشت و تپه های اطراف آن یکی از مکان های زیبا و دیدنی این استان به شمار می آید.
در حال حاضر سرمای کوهرنگ موجب یخ زدن آب بسیاری از چشمه های این شهرستان که دبی آب آنها کم است شده وبرف و یخبندان جاده های خاکی و جاده هایی که تردد در آنها کم است را فرا گرفته است.
آبشار شیخ علیخان یکی از جاذبه های زیبای شهرستان کوهرنگ محسوب می شود که به علت ضعف در معرفی این پتانسیل گردشگری برای بسیاری از مردم ناشناخته مانده است.
آبشار شیخ عیلی خان در فصل بهار و تابستان زیبایی خاص خود را دارد و هم اکنون در فصل زمستان در حال تبدیل شدن به یک جاذبه زیبای طبیعی است.
سردی هوا موجب شده آب قسمتی های از این آبشار یخ بزند و زیبایی حیرت انگیزی را در کنار فروریختن آب ایجاد کند.
ساخته شدن قندیلهای یخی سفید رنگ منظره زیبایی را ایجاد کرده که ارتفاع بسیاری از این قندیلها به بالاتراز نیم متر می رسد.
فروریختن آب درزمینه سفید رنگ ایجاد شده از سفیدی برف همراه با قندیلهای یخی زیبایی غیر قابل توصیفی را در این منطقه ایجاد کرده است.
در میان این همه زیبایی در این منطقه نکته ای که به چشم می آید خالی بودن منطقه از گردشگر است.
عدم معرفی مناسب این آبشار موجب شده که گردشگران کمی به این روستا مراجعه کنند این در حالی است که این آبشار می توانست به محلی پر از گردشگر شود و ایجاد اشتغال و درآمد برای این منطقه تبدیل شود.
نام اعداد نجومی و تعداد صفری که پشت عددشون هست رو تا حالا شنیده بودی ؟
شاید تا الان نهایتا تیلیارد رو شنیده باشید
حالا دقت کن :
تعداد صفر نام
6 میلیون
9 میلیارد
12 بیلیون
15 بیلیارد
18 تیریلیون
21 تریلیارد
24 کزیلیون
27 کزیلیارد
30 سینکیون
33 سینکلیار
36 سیزیلیون
39 سیزیلیارد
42 سیتیلیون
45 سیتیلیارد
48 ویتلیون
51 ویتلیارد
54 تیفلیون
57 تیفلیارد
60 دیشلیون
63 دیشلی
نام انگلیسی: Pebdeh Cave نام فارسی : غار پبده
|
یکی از مهمترین غارهای استان خوزستان ، غار پبده در شمال شهرستان لالی است که آثار زندگی از 17 هزار سال پیش در آن به دست آمده است . غار تاریخی- طبیعی پبده (PEBDEH) که در شهرستان لالی خوزستان قراردارد توسط گروه کوهنوردی نسیم اندیمشک و انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا به طور کامل شناسایی و نقشه برداری شد. گریشمن در گزارش سفر خود به این منطقه، از این غار به عنوان یک زیستگاه انسان پارینه سنگی یاد کرده است.
خبرگزاری میراث فرهنگی- گردشگری: برای نخستینبار در کشور، جوانان خوزستانی غار تاریخی- طبیعی "پبده" (PEBEDEH) را در شمال استان خوزستان به طور کامل کشف و بررسی کردند.
به گفته تارنگار امرداد، امیر هوشنگ عارفیان رییس گروه کوهنوردی نسیم اندیمشک زاگرس، این کشف را پایانی برای گمانهزنیها و افسانههایی که پیرامون این غار تاریخی در چند سده گذشته گفته بودند دانست. گریشمن، باستانشناس فرانسوی در سفر خود در دهه 1940 میلادی، بازدیدی از این غار داشته و آن را زیستگاهی برای انسانهای نخستین در 15 هزار سال پیش معرفی کرده است. گریشمن نزدیک به 60 سال پیش، بخشهایی از این غار را بررسی میکند اما به دلیل وجود صخرههای نمناک و لغزنده، تونلهای باریک، رطوبت بالای 30 درصد و وجود گازهای شیمیایی در درون غار و نبود امکانات فنی لازم نتوانسته این غار را کاملا بررسی کند.
در این سفر شناسایی که توسط گروه کوهنوردی نسیم زاگرس اندیمشک و به همراهی انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری تاریانا بیش از چهار ساعت به طول انجامید، تمامی بخشهای غار، دالانها و آبراهههای آن کشف شد.
این کاوش با همراهی امیرهوشنگ عارفیان، رییس گروه کوهنوردی نسیم زاگرس اندیشمک، مجتبی گهستونی، سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا، فرهاد رهبری، عضو انجمن «بوم و آب و آفتاب» و علی جهانبخشی یکی از ساکنان محلی به انجام رسیدهاست. به گفته مجتبی گهستونی تاکنون هیچ فردی اطلاعات مستندی از عمق و اندازههای درونی غار ارایه نکرده است. گهستونی، بلندای تالارهای این غار را منحصر به فرد دانست و گفت: «درحالی که در بیشتر غارهای منطقه بلندای تالارها بیش از سه متر نیست، ما در اینجا با تالارهایی با بلندای 27 متر روبهرو بودیم و این از شگفتیهای غار پبده است.»
گهستونی پیرامون سازههای انسانی درون غار "پبده" گفت: «سنگچینهایی در درون غار وجود دارد که به نظر دستساز میرسند. حفرهای بزرگ نیز در کف میانه غار وجود دارد که حوضچهای را به وجود آورده و احتمالا کاربرد آن آبانبار بوده است.» وی درباره دستساز بودن یا طبیعیبودن این حوضچه اظهار بیاطلاعی کرد و تصریح کرد : «متاسفانه تاکنون تحقیقی از سوی سازمان میراث فرهنگی برای شناسایی این مکان انجام نشده است و ما ازصحت و درستی این موضوع آگاهی نداریم.»
امیرهوشنگ عارفیان که به عنوان سرپرست این گروه را همراهی میکرد دیدههایش از غار «"پبده" را بسیار شیرین و دور از انتظار برشمرد و گفت: «پس از گذشتن از دهانه کوچک غار، به تالار بزرگی میرسیم که سقف گنبدی بسیار زیبایی دارد. دیوارهای این گنبد، سفیدرنگ است که خالهای منظم مشکیرنگ، رویش نقش بستهاند، درست همانند پارچه سفیدی که رویش پولک ریخته باشند.»
سخنگوی تاریانا پیرامون ویژگیهای ظاهری غار پبده گفت: «غار پبده حدود 103 متر طول دارد. طول نخستین دهانه ورودی غار 40/5 متر و ارتفاع آن 3 متر است. ارتفاع دهانه دوم، 10/1 متر و ارتفاع آن 10/3 متر است. از در غار 90 متر که به درون بیایید، به یک حفره هوایی با درازایی نزدیک به 28 متر میرسید. در ضمن دهانه نخست تا دهانه دوم غار شش متر از یکدیگر فاصله دارند.» گهستونی درباره بیشترین و کمترین اندازههای غار "پبده" که در شهرستان لالی قراردارد، چنین گفت: «کمترین عرض غار پبده 6 متر و بیشترین عرض غار 70/19 متر است. همچنین کمترین ارتفاع تالار اصلی 2 متر و بیشترین بلندای آن 28 متر است.»
به گفته گهستونی در یکی از بخشهای این غار کودهای حیوانی بر روی هم فشرده شده که ضخامت آن حدود 40 سانتیمتر بوده وممکن است با پاکسازی این کودها، بتوان به یافتههای باستانشناسی بیشتری دست پیدا کرد. گهستونی غار "پبده" را شایسته توجه بیشتری دانست و گفت: «به دلیل تالار بلند و ویژهای که پبده دارد میتوان از آن برای تفریح سنگنوردان و صخرهنوردان بهرهگرفت.» غار پبده در انتهای شهرستان لالی در شمال خوزستان، در گسترهای عشایری در مسیر آبشار "آرپناه" و در کوه انبار سفید درارتفاع 1900 متری از سطح دریا قرار دارد. نام "پبده" که برروی این غار گذاشته شده است، از نام طایفهای میآید که در روزگاران گذشته در این گستره زندگی میکردهاند.
جعفرقلی خان | |
---|---|
جعفرقلی خان سردار بهادر | |
وزیر جنگ | |
پادشاه | رضاشاه پهلوی |
وزیر پست و تلگراف ایران | |
اطلاعات شخصی | |
تولد |
جعفرقلیخان سردار اسعد بختیاری ۱۲۵۹ خورشیدی |
مرگ | ۹ فروردین ۱۳۱۳ زندان قصر، تهران |
ملیت | ایران |
پیشه | سیاستمدار |
دین | اسلام |
خدمت نظامی | |
کنیه(ها) |
سردار بهادر سرداراسعد سوم |
وفاداری |
قاجاریه ایران دوره پهلوی |
دستورات | فرمانده قوای مشروطه |
گروهی از مشروطهطلبان
| ||||
شاهان قاجار | ||||
---|---|---|---|---|
|
|
|||
فتحعلی شاه |
۱۱۷۵-۱۱۶۱ |
|||
نخستوزیران قاجار | ||||
قائم مقام فراهانی | ||||
| ||||
احزاب و گروهها | ||||
انجمنهای جنبش مشروطه | ||||
رویدادهای مهم | ||||
قاجار | ||||
کتاب ها
تنبیهالامة و تنزیهالملة | ||||
جعفرقلی خان بختیاری (زاده ۱۲۵۹ - درگذشته ۱۳۱۳) معروف به سردار بهادر، از رؤسای ایل بختیاری و از فاتحان تهران در جریانانقلاب مشروطه در ایران بود. وی پسر ارشد علیقلی خان سردار اسعد است.
جعفرقلیخان در آخرین سالهای پادشاهی احمدشاه قاجار وزیر پست و تلگراف بود. در دوره پهلوی نیز وی وزیر پست و تلگراف و دو دوره وزیر جنگ بود.
جعفرقلی خان در سال ۱۳۲۳ ه.ق ملقب به سردار بهادر شد. [۱] پس از فتح اصفهان به وسیله ضرغام السلطنه؛[۲][۳][۴] عموی جعفرقلی خان، ۷۰۰ سوار بختیاری بسمت تهران روانه شدند. جعفرقلی خان، از جمله کسانی بود، که در حمله نیروهای بختیاری به سمت تهران در سال ۱۳۲۷ ه.ق، ریاست اردوی چهارم بختیاری را به عهده داشت. [۵] فرماندهی کل سواران بختیاری نیز، برعهدهعلی قلی خان سردار اسعد، پدر جعفرقلی خان بود.
پس از پیروزی مشروطه خواهان و پناه بردن محمدعلیشاه، به سفارت روس و به قدرت رسیدن احمدشاه، جمعی از سران مشروطه مجلس عالی را تشکیل دادند تا وضعیت کشور را مشخص سازند.
پس از چندی، این مجلس منحل شد و اداره امور انقلاب مشروطه به هیئت مدیره مشروطه اعطا شد. که نام حسن تقی زاده،حسینخان نواب، محمدولی خان تنکابنی، جعفرقلیخان بختیاری، وثوقالدوله و حکیمالملک در میان هیئت مدیره به چشم می خورد. وظایف این هیئت، اداره حکومت و کشور تا برگزاری انتخابات بود.
از جمله کارهایی که این هیئت مدیره انجام داد، دستور محاکمه و قتل شیخ شهید فضلالله نوری، مفاخرالملک و میرزا اسماعیلخان آجودان باشی بود. [۶]
در ماههای نخست پس از فتح تهران و پیروزی مشروطه خواهان، محمدعلی میرزا با پشتیبانی مالی دولت روسیه، وارد ایران شده و بوسیله دو سپاه عظیم که یکی تحت ریاست ارشدالدوله و سپاه دیگر که تعداد نیروهای بیشتری داشت، به فرماندهی برادر محمدعلی میرزا، یعنی سالارالدوله از سمت دیگر، با چند هفته اختلاف زمان، به آرامی بسمت پایتخت هجوم آورده بودند. جعفرقلی خان، به همراه یپرم خان ارمنی، سردار ظفر بختیاری (عموی جعفرقلی خان)، نصیر خان سردار جنگ و یوسف خان امیر مجاهد (عموی دیگر وی) ابتدا به جنگ با ارشدالدوله در ورامین رفته و او را شکست دادند.
سپس همراه تعداد زیادتری از سواران بختیاری، قزاق و مجاهد به جنگ خونین با سالارالدوله در اطراف بروجرد رفته و درحالی که تعداد آنها نصف تعداد نیروهای سالارالدوله و محمدعلی میرزا بود، توانستند سپاه آنها را نیز شکست دهند. [۷]
پس از عزل محمدعلیشاه و به سلطنت رسیدن فرزندش احمدشاه، در اردبیل و مناطق شمال غربی کشور، شورشی از ناحیهشاهسونها به وجود آمد. [۸] به همین جهت، یپرمخان ارمنی بهمراه ۴۰۰ سوار قزاق و مجاهد، ، برای سرکوبی شورشیان به مناطق شرقی آذربایجان فرستاده شدند. آنها پس از چندین ماه تعقیب و گریز، توانستند شورشیان را سرکوب نموده و سران آنها را برای محاکمه، با خود به تهران بردند.[۹]
در سال ۱۳۲۷ سلطان احمدشاه به سلطنت نشسته در این موقع ایلات خلخال، اردبیل، قراچهداغ و زنجان قیام کردند. یپرمخان ارمنی برای تنبیه آنها دویست مجاهد، دویست قزاق و توپخانه حرکت کردیم. پس از نه ماه جنگ تمام روسای اشرار دستگیر و قرآنی که مهر کرده بودند بر علیه مشروطیت به دست آوردم. تمام امضاءکنندهها را حبس، به تهران آوردم. آن قرآن اکنون در خانه من جونقان است. یکصد و بیست نفر از روسا را حبس کردیم. نصف مهم را تهران و نصف دیگر را اردبیل حبس کردیم. [۱۰]
جعفرقلیخان پس از سرکوبی شورشیان اردبیل و اهر، در سال ۱۳۳۸ ه.ق به حکومت کرمان برگزیده شد. وی به مدت سه سال عهدهدار حکومت در استان کرمان شد. [۱۱] او در سال ۱۳۴۱ ه.ق از پست خود؛ بعنوان حاکم کرمان استعفاء داد.
جعفرقلی خان، در کتاب خاطراتش، علت خروج خود از کرمان را این طور شرح دادهاست :
خیال دارم انشاءالله آخر بهار استعفاء داده، حرکت کنم. اولأ حقوق ایالت یک هزار و دویست تومان شدهاست در ماه. در صورتیکه مخارج من کمتر از ماهی چهار هزار تومان نیست. باید مبلغی ضرر کنم. دخل خارج هم ندارم، به این جهت مجبور از استعفاء خواهم شد. قرض زیادی هم دارم، که نمیتوانم برای خدمت دولت از جیبم ضرر کنم... [۱۲]
وی در سال ۱۳۰۱ ه.ش به تهران آمد و تیمورتاش به جای وی حاکم کرمان شد.
رضاخان که در آن موقع وزیر جنگ بود، برای این که وی دوباره به حکومت ایالتی برسد، بسیار کوشش کرد و از دولت وقت خواست تا وی را به استانداری خراسان بگذارند؛ ولی حکم وی کمی تاخیر داشت. وی در اینباره نوشتهاست :
...امروز در ایران کار برای سه قسمت از مردم ممکن است: اول توسط خارجه که روس و انگلیس باشد. دویُم پول بدهد. سیُم داخل در دستهبندی باشد. بنده هیچ کدام از این سه نیستم... از این جهت کار من هنوز به تعویق افتادهاست! [۱۳]
به هر صورت وی در سال ۱۳۰۲ ه.ش برابر با ۱۳۴۱ ه.ق برای حکومت خراسان انتخاب شد. [۱۴]
جعفرقلی خان برای استعفاء از استانداری خراسان، به رضاخان پهلوی امیر جنگ، تلگراف زد و از وی درخواست استعفاء نمود. در آن زمان رضاخان به واسطه رأی مجلس، به نخستوزیری برگزیده شده بود. رضاخان به وی دستور استعفاء داده، او نیز استعفاء نمود.[۱۵]
وی پس از ورود به تهران به نمایندگی از طرف ایل بختیاری، نماینده مجلس شد و به مجلس راه یافت.[۱۶] در آن دوران در مجلس بین نمایندگان طرفدار رضاخان و سید حسن مدرس که ریاست اقلیت مجلس را به عهده داشت، درگیریهای فراوانی به وجود آمد.
رضاخان پس از رسیدن به نخستوزیری، تمامی وزراء نخستوزیر قبل را تعویض نمود و اعضای جدیدی را به عنوان وزیر معرفی کرد، که از آن جمله سردار اسعد سوم بود، که به وزارت پست و تلگراف منصوب شد. [۱۷]
در دوران نخستوزیری رضاخان، وی طرحی به مجلس داد، که کلیه القاب نظامیها لغو شود؛ به همین جهت، نام جعفرقلی خان سردار اسعد بختیاری، به عنوان جعفرقلی اسعد بختیاری، در شناسنامهاش ثبت گردید...! [۱۸]
یکی از اعمالی که جعفرقلی خان در دوران وزارت خود نمود، خلع سلاح کامل بختیاریها بود، که وی به حکم رضاخان، مسئول این کار شد و تلگرافی به تمام خوانین مقیم تهران فرستاد؛ عموم خوانین نیز مجبور به پذیرش حکم شدند. [۱۹] ولی در بختیاری، این موضوع با مخالفت شدیدی از جانب عشایر مواجه شده که در عمل هیچگاه به اجرا در نیامد.
در آن دوران کشور عملأ در دست نخست وزیر وقت؛ رضاخان قرار داشت. رضاخان برای فشار بیشتر به شاه قاجار برای استعفاء از پادشاهی ایران، به جعفرقلی خان دستور داد که بهمراه سردار معظم از تهران خارج شود. این اقدامات رضاخان موثر واقع شد واحمدشاه قاجار در سال ۱۳۰۴ ه.ش مجبور به استعفاء گردید. سردار اسعد سوم پس از به قدرت رسیدن پهلویها نیز در کابینهمحمدعلی فروغی معروف به ذکاءالملک دوم به عنوان وزیر پست و تلگراف حضور داشت. [۲۰]
پس از کنار رفتن کابینه ذکاءالملک و روی کار آمدن مستوفیالممالک، جعفرقلیخان، دیگر در کابینه جایی نداشت؛ ولی رضاخان او را از اطرافیان بسیار نزدیک خود گردانید و در بیشتر سفرها همراه وی بود. به گفته مخبر السلطنه، سردار بهادر، تیمورتاش و تدین از «سینه زنان پای علم جمهوریت و تغییر سلطنت» بودند.[۲۱][۲۲]
پس از استعفای مستوفیالممالک از نخستوزیری، مخبرالسلطنه در سال ۱۳۰۶ ه.ش به عنوان نخستوزیر مسئول تعیین کابینه شد؛ وی سردار اسعد را به عنوان وزیرجنگ معرفی نمود و به این ترتیب پس از حدود یک سال دوری از دولت، جعفرقلی خان به وزارت بازگشت.
در همین سال حزب جدیدی بنام ایران نو در کشور به وجود آمد، که ریاست آن به عهده شخص رضاشاه پهلوی بود. جعفرقلی خان نیز مانند بسیاری از وزرا و نمایندگان مجلس، به این حزب پیوست. این حزب در کمتر از شش ماه منحل شد. وی در این دوره از وزارت خود، به جهت بیماری همسر خود؛ عزتالسلطنه به آلمان سفر نمود و پس از حدود دو ماه به ایران بازگشت. جعفرقلی سردار اسعد در کابینه فروغی نیز به عنوان وزیر جنگ حضور داشت.[۲۳]
در سال ۱۳۱۲ ه.ش سردار اسعد به عنوان وزیر جنگ محمدعلی فروغی به همراه رضاشاه به شهر بابل رفت و در آنجا به اتهام توطئه علیه شاه دستگیر و به تهران آورده و راهی زندان قصر شد! پس از چند ماه که در تهران زندانی بود، در زندان موقت تهران، مسموم شده و به قتل رسید. [۲۴] در آن زمان سن وی ۵۵ سال بود.
همزمان با دستگیری وی، تلگرافی از طرف ادیب السلطنه سمیعی رئیس دربار، بنا به دستور رضاشاه از مازندران به اداره کل نظمیه تهران، مخابره شد، که به این شرح بود :
ریاست اداره کل تشکیلات نظمیه حسبالامر مطاع مبارک ملوکانه ارواحنا فداه ابلاغ مینماید. چون بواسطه کشف سندی که شرکت جعفرقلی خان اسعد را با تیمورتاشدر قضیه نفت میرساند و خودتان اطلاع دارید، مشارالیه تحت توقیف آمده و اشخاص مفصله ذیل را فورأ توقیف نمائید: سردار اقبال، سردار فاتح، امان قلی خان ممسنی، سرتیپ خان بیوراحمدی، شکرالله بیوراحمدی و پسران سردار ظفر بختیاری و کلیه بختیاریهایی که در قضیه شرکت داشتهاند. اسعد را فردا تحتالحفظ به وسیله نظمیه به مرکز میآورند. هر جا مقتضی است، او را حبس نمائید تا ترتیب محاکمه داده شود. رئیس دفتر مخصوص حسین [۲۵]
در ارتباط با بازداشت جعفرقلی خان، مخبرالسلطنه هدایت در کتاب خاطرات و خطرات خود، مینویسد :
کار سردار اسعد، به محاکمه نکشید. گفته شد که محرمانه اسلحه به بختیاری وارد کردهاست. بعدها در ملاقات از شاه شنیدم: بلی! میخواهند محمدحسن میرزا را بیاورند... شهوت رانی که از این بیشتر نمی شود! بیش از این چیزی نفرمودند و معلوم بود که صحبت از اسعد است. من از سردار اسعد جز صمیمیت نسبت به پهلوی ندیدم و در نسبتی که به او دادند، تردید دارم. فرمایش شاه را، تا درجه سیاست می دانم...[۲۶]
بازداشت سردار اسعد سوم، چهار ماه و نیم طول کشید و روز نهم فروردین ۱۳۱۳ و در سن ۵۴ سالگی، به دستور رضاخان به طرز فجیعی به قتل رسید.[۲۷] روز بعد، جسدش را تحویل خانواده وی دادند. [۲۸]
علیقلیخان بختیاری | |
---|---|
سردار اسعد | |
وزیر داخله | |
وزیر جنگ | |
مجلس شورای ملی اول | |
اطلاعات شخصی | |
تولد |
علیقلیخان سردار اسعد ۱۲۳۶ خورشیدی ۱۹۱۷ (میلادی) جونقان، ایران |
مرگ |
۱ آبان ۱۲۹۶ ۱۸۵۶ (میلادی) تهران، ایران |
ملیت | ایران |
همسر | بیبی مهرجان عالی محمودی |
فرزندان | جعفرقلی خان بختیاری |
پیشه | سیاستمدار |
دین | اسلام |
خویشاوندان سرشناس |
صمصامالسلطنه (برادر) بیبی مریم بختیاری (خواهر) حسینقلیخان ایلخانی(پدر) |
خدمت نظامی | |
کنیه(ها) | سردار اسعد بختیاری |
خدمت/شاخه | ایلخانی بختیاری |
رزمها/جنگها |
فتح تهران انقلاب مشروطیت |
علیقلیخان بختیاری (زاده ۱۲۳۶ - درگذشته ۱ آبان ۱۲۹۶) معروف به سردار اسعد بختیاری، از رؤسای ایل بختیاری و از سیاستمداران دوره قاجار بود، که در جریان انقلاب مشروطه در ایران، به صف مشروطهخواهان پیوست و وی با فتح تهران، به استبدادمحمدعلی شاه قاجار پایان داد.
علیقلیخان پسر سوم حسینقلی خان ایلخانی بود، که پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی به فرمان محمدعلیشاه، به پشتیبانی از برادرش نجفقلیخان صمصامالسلطنه و پسرعموی خود، ابراهیمخان ضرغامالسلطنه، در اعتراض به این عمل برخاست و پس از فتح اصفهان به دست سواران بختیاری، از راه عراق، خود را به بختیاری رسانید و شخصاً فرماندهی سواران بختیاری را، در فتح تهران و احیای مشروطیت، عهدهدار شد.[۱]
وی در برههای از تاریخ ایران، در منصب وزیر جنگ و دورهای نیز عهدهدار وزارت داخله بود. از دیگر وقایع مهم در زمان حیات سیاسی علیقلیخان، اکتشاف نفت در مناطق جنوب و جنوبغربی فلات ایران، توسط کنسرسیوم دارسی، در استان خوزستان و چاه شماره یکمسجدسلیمان بود.
علیقلیخان بختیاری در یکی از بانفوذترین خانوادههای ایل بختیاری، یعنی خاندان ایلخانی، در شهر جونقان چهارمحال و بختیاری زاده شد. او چهارمین فرزند و سومین پسر حسینقلی خان ایلخانی بود. پدر وی، بهمدت ۳۰ سال، حاکم ایل بختیاری بود. (در گذشته کسی که این منصب را در ایل بختیاری برعهده داشت ایلخان نامیده میشد)
علیقلیخان پس از گذراندن دوران کودکی در جونقان، در اوایل جوانی، به تحصیل مشغول شد و پس از آموختن زبان عربی به تحصیل علوم خارجی، از جمله زبان فرانسه پرداخت. حسینقلیخان، معلمی برای تعلیم وی در نظر گرفت. او در اندک زمان، زبان فارسی و خط تحریر را فراگرفت و پس از آن، به مقدمات عربی و ادبی از صرف و نحو، منطق، بدیع، بیان و امثله عرب مشغول گردید.[۲]
علیقلیخان، در سال ۱۲۵۵ شمسی، با بیبی مهرجان، دختر یکی از بزرگان بختیاری، ازدواج کرد. نخستین فرزند او در سال ۱۲۵۸ شمسی زاده شد و از طرف حسینقلیخان؛ جعفرقلیخان نامگذاری گردید، که بعدها سردار بهادر و پس از درگذشت علیقلیخان، به سردار اسعد سوم ملقب گشت.
علیقلیخان، در سال ۱۲۵۹ به همراه پدرش، ایلخانی و اسفندیار خان برادر بزرگش، به طهران احضار شدند و به دیدن ناصرالدین شاهرفتند. در این ملاقات، تصمیماتی اتخاذ شد، از جمله اینکه، این دو برادر، با صد سوار بختیاری، عضو کشیک خانه سلطنتی شدند؛ ولی اقدامات اسفندیار خان و علیقلی خان در تهران، طولانی شد و به تقاضای ظلالسلطان، حکمران اصفهان، شاه موافقت کرد، که دو برادر به اصفهان برگردند.
برای ظلالسلطان حکمران مقتدر اصفهان، تحمل قدرت ایلخانی خطرناک بود. همچنین فرهاد میرزا معتمدالدوله که بر اثر دسایسظلالسلطان از حکومت فارس بر کنار شده بود، ذهن شاه را نسبت به ظلالسلطان مشوش نمود و برای خراب کردن ظلالسلطان و از بین بردن قدرت ایلخانی، امکان طغیان او را مطرح کرد. به همین مناسبت، ظلالسلطان به تهران احضار شد و دستور قتل ایلخانی را ازناصرالدین شاه گرفته و به اصفهان بازگشت.
در ۲۲ خرداد ۱۲۶۱ ظلالسلطان، حسینقلیخان و دو پسرش را برای شرکت در یک رژه نظامی دعوت نمود. پس از مراسم، در چهلستون از آنها پذیرایی شد. در این پذیرایی، یک فنجان قهوه آمیخته با زهر، به حسینقلی خان داده شد، سپس وی را روانه زندان ساختند.[۳] او پس از دو روز، در زندان درگذشت و اسفندیار خان و علیقلیخان نیز، به دستور ظلالسلطان به زندان افتادند.[۴]
علیقلیخان، یک سال در زندان ظلالسلطان بسر برد و خانوادهً آنها تا زمان بقدرت رسیدن اتابک، در انزوا بسر بردند. اما با بقدرت رسیدن اتابک، برادرش اسفندیارخان سردار اسعد اول،ایلخانی بختیاری و خودش فرماندهً سواران بختیاری در تهران شد.[۵] ولی حقیقت این بود که شاه برای جلوگیری از طغیان سران ایلخانی، علیقلیخان را به عنوان گروگان در تهران نگاه داشت.[۶]
در این دوران، وی با اوضاع سیاسی و اجتماعی تهران آشنا شد، رجال و افراد مؤثر را شناخته و با بعضی از مأموران سیاسی، از جمله چند تن از دیپلماتهای انگلیسی آشنا شد.[۷] و به سال ۱۲۷۲ ه. ش از طرف شاه قاجار، به منصب، نشان و حمایل امیر تومانی نائل گردید.[۸]
سردار اسعد، پس از به قتل رسیدن ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی، مامور نظم تهران شد و در زمان مظفرالدین شاه نیز، فرمانده سواران بختیاری، با لقب سرتیپی باقیماند. در سال ۱۲۷۵ هزار تومان مقرری، به پاس وفاداریش به دولت، برای او تعیین گردید. مدتی نیز به عنوان ایلخانی بختیاری، از جانب مظفرالدین شاه انتخاب شد.
اما در این سمت، با رقابت شدید برادرش نجفقلیخان صمصامالسلطنه که از او بزرگتر بوده و طبق پیماننامههای سران ایل، حق ایلخانیگری از آن او بود، مواجه شد و کنار گرفت. وی پس از عزل اتابک، دیگر به گارد سلطنتی مراجعه نکرد و بیشتر اوقات خود را، در بختیاری گذرانید...[۹]
در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی، ابتدا به هندوستان رفت و پس از مدت کوتاهی هند را به مقصد مصر ترک کرد. اقامت وی در مصر نیز کوتاه بود و پس از چند هفته، از مصر به مکه رفته و سپس عازم پاریس شد.
سردار اسعد، دو سال در پایتختها و شهرهای مهم اروپا زندگی کرد. شاید نخستین جرقههای فعالیتهای سیاسی-اجتماعی وی، در این مقطع آغاز شد.
علیقلیخان، در سال ۱۲۸۱ به تهران بازگشت و در سال ۱۲۸۲ که اسفندیار خان، برادر بزرگش درگذشت، راهی بختیاری شد و بین خانواده ایلخانی یعنی برادران خود، که عبارت بودند از: صمصامالسلطنه و خسرو خان سردار ظفر و خانواده حاجی ایلخانی، که عموزادههایش (فرزندان امامقلی خان حاجی ایلخانی) بوده و عبارت بودند از: لطفعلیخان امیر مفخم، نصیر خان سردار جنگ، سلطان محمد خان سردار اشجع و غلامحسین خان سالار محتشم صلح و آشتی برقرار کرد. سپس در سال ۱۲۸۳ به پیشنهاد عینالدوله، از طرف مظفرالدین شاه، لقب سردار اسعد گرفت و نشان حمایل به وی داده شد. همچنین ماًمور نظم لرستان گردید.
پس از افتتاح مجلس اول، در ۱۴ مهر ماه ۱۲۸۵ برای معالجهً چشم خود، بار دیگر به اروپا سفر کرد و در شهر پاریس اقامت گزید. پس از مداوای چشم، شروع به مطالعه و ترجمهً کتبفرانسه و انگلیسی نمود.
پس از بمباران مجلس، در روز چهارشنبه ۳ تیر ۱۲۸۷ که تعدادی از رجال و آزادیخواهان راهی زندان شدند، وی در پاریس بود.[۱۰]
بنا به تصریح ملکزاده، سردار اسعد، همکاری خود با مجامع آزادیخواهی را، از سال ۱۲۸۳ آغاز کرده است. در ششم خرداد همان سال، جلسهای از رجال آزادیخواه، در باغ شخصی سلیمانخان میکده و به رهبری او برگزار شد. ملکزاده این مجمع را؛ هستهً اصلی انقلاب مشروطیت ایران میداند.
ریاست این انجمن که به انجمن باغ میکده شناخته میشود با شیخ محمدمهدی شریف کاشانی بود.[۱۱][۱۲]
سردار اسعد همکاری خود، با آزادیخواهان را پس از بمباران مجلس شورای ملی و در سال ۱۲۸۷ بطور آشکار، آغاز کرد. در این سال، با تجمع مشروطهخواهان و رجال مخالفمحمدعلیشاه در اروپا، علیقلیخان نیز، به جرگه آنان پیوست.
در اینباره، ملکزاده مینویسد:
ایرانیان مهاجر مقیم اروپا، سردار اسعد را تشویق به رفتن ایران و قیام علیه محمدعلی شاه نمودند. چند نفر از آنها، منجمله شکراللهخان معتمد خاقان که بعدهاً لقبقوامالدوله یافت، به اتفاق سردار اسعد به ایران مراجعت کرد و به اصفهان رفت و در سفر جنگی از اصفهان به تهران، با او همراه بود.[۱۳]
مخبرالسلطنه هدایت، که در این موقع در اروپا بودهاست، مینویسد:
شاخص میان ایرانیان، علیقلیخان سردار اسعد است. گاهی به منزل او میروم... غالباً اشخاص، سر سفره او حاضر میشوند. عصر به کافه دولاپه، جنب اپرا میرود. باز، جمعی دور او را گرفتهاند...
مخبرالسلطنه سپس مینویسد؛ که از او خواستهاست تا به ایران رفته، رهبری نهضت را به عهده بگیرد. اما او گله میکند، که؛ تنها است! مخبرالسلطنه میگوید؛ کار را یک نفر میکند.[۱۴]
این تشویقهای ایرانیان، باعث حرکت سردار اسعد میشود. البته اقدام موفقیت آمیز بختیاریها، در فتح اصفهان نیز به او امیدواری بیشتری داده بود.[۱۵]
سردار اسعد در روز پنج شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۲۸۸ (۶ مه ۱۹۰۹ میلادی) وارد ایران شد.[۱۶] سپس وارد بختیاری شد و متعاقب آن با خوانین قشقایی سوگندنامهای را امضا کرد.[۱۷] هم پیمان شدن با خوانین و شیوخ بسیار حیاتی بود، زیرا او برای حرکت به سمت تهران میبایست از پشت سر مطمئن باشد!
سردار اسعد پس از عقد قرارداد با رؤسای ایلات مذکور، درصدد اتحاد با رقبای خانوادگی خود برآمد. خانواده حاجی ایلخانی مشکل اصلی او محسوب میشدند. لطفعلی خان امیر مفخم برای مقابله با تهاجم بختیاریها به تهران درقم موضع گرفته بود. برادر او نصیر خان سردار جنگ، از محاصرهً تبریز دست برداشته، برای پیوستن به امیر مفخم راهی قم بود و برادر دیگر، سلطان محمد خان سردار اشجع، بههمراه خسرو خان سردار ظفر (برادر سردار اسعد) برای جمعآوری نیرو به سمت بختیاری در حرکت بود. تنها غلامحسین خان سالار محتشم، به عنوان ایل بیگی بختیاری در خوزستان به سر میبرد. وی برخلاف برادرانش، که در ضدیت کامل با سردار اسعد به سر میبردند، زمینههای اتحاد بین سردار محتشم و سردار اسعد را فراهم ساخت.
سردار اسعد با همراهی خوانین بختیاری سپاهی قریب به هفتصد نفر جمعآوری کرد و راهی تهران شد. قبل از حرکت، طی نامهای به شیخالسفرا، وزیر مختار اتریش، هدف از حرکت خود را تشریح کرد و از دولتهای قدرتمند خواست تا از مداخله نظامی در ایران خودداری کنند.
پس از حرکت سردار اسعد، جعفرقلیخان سردار بهادر و غلامحسین خان سالار محتشم با سپاهی برای پیوستن به سردار اسعد راهی تهران شدند و سلطان محمد خان سردار اشجعبا سردار ظفر به رسم ایلی هم پیمان شدند.
سردار اسعد در حرکت خود به سمت تهران، مشکل اصلی خود را برخورد با نیروهای بختیاری، به فرماندهی امیر مفخم بختیاری میدانست و تلاش زیادی نمود تا با آنها درگیر نشود. برای این مقصود نامههایی به او نوشت. متن یکی از نامههای سردار اسعد به امیر مفخم:
اگر میخواهی به شاه وفادار بمانی، میتوانی با نیروهای دیگر درگیر شوی! زیرا درگیری با نیروهای بختیاری ایل را به خاک و خون میکشاند.
سپس نیروهای بختیاری به فرماندهی سردار اسعد از جنوب و نیروهای مجاهدین از شمال راهی تهران گردیدند و با هماهنگیهایی که با هم داشتند، در بادامک به هم رسیده و در تاریخ ۲۲ تیر ۱۲۸۸ وارد تهران شدند.
در این باره خبرنگار تایمز مینویسد:
حرکت ناگهانی آنان بسی زیرکانه و بهنحو درخشانی انجامید، بدون انداختن تیری توانستند رخنه به شهر نمایند.
... پس از درگیریهای پراکنده، شهر به تصرف مجاهدین درآمد؛ و در روز جمعه ۲۵ تیر ۱۲۸۸ (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ میلادی) داستان جنگ پایان یافت و در ساعت ۸:۳۰ صبح شاه با پانصد تن از سربازان و بستگان و سران و مرتجعین به سفارت روس در زرگنده پناهنده شد.
در تاریخ ۲۵ تیر ۱۲۸۸ ساعت چهار بعدازظهر در بهارستان مجلس مهمی بهنام «مجلس فوقالعاده عالی»، با حضور رؤسای دوره اول مجلس شورای ملی و سرداران قشون ملی و عدهای از تُجار، وزراء و شاهزادگان، تشکیل شد.[۱۸] در همین مجلس، به اتفاق آراء سردار اسعد به سمت وزیر داخله منصوب گردید.[۱۹]
همچنین در مجلس فوقالعادهٔ عالی و به اتفاق آراء، محمدعلیشاه از سلطنت خلع و سلطنت به پسرش احمدمیرزا واگذار گردید و چون احمدمیرزا بیش از دوازده سال نداشت،علیرضاخان قاجار، ملقب به عضدالملک، به سمت نیابت سلطنت تعیین شد.
در کابینهای که به تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۲۸۹ تشکیل گردید، علیقلی خان سردار اسعد، به مقام وزارت جنگ منصوب گردید؛ که با استعفای سپهدار تنکابنی، مستوفی الممالکرئیسالوزراء شد و سرانجام دوره اول زمامداری سپهدار تنکابنی، که از فتح تهران در ۲۵ تیرماه ۱۲۸۸ آغاز شده بود، پس از گذشت یک سال، به پایان رسید.
در این ایام، عضدالملک نایب السلطنه، به علت مریضی و کهولت سن، درگذشت.[۲۰] سپس احزاب شروع به فعالیت نمودند. با سقوط کابینه مستوفیالممالک، سپهدار تنکابنی برای بار دوم، تشکیل کابینه داد. با روی کار آمدن مجدد سپهدار و بعلت مشکلاتی که در کابینه اول و در پی استعفای وی بوجود آمده بود، سردار اسعد، از مجلس سه ماه مرخصی خواست و راهاروپا را در پیش گرفت.
در این ایام، محمدعلیشاه مخلوع که قریب به دو سال در ادسا بود، تصمیم به مراجعت نمود. حاج علیقلیخان سردار اسعد که در آن ایام در پاریس زندگی میکرد، اولین کسی بود که دولت ایران را از سوء نیت محمدعلیشاه آگاه ساخت و با تلگراف رمز به صمصامالسلطنه که در آن برهه زمانی ریاست بختیاریها را برعهده داشت، توصیه کرد برای حفظ مشروطیت و آزادی ملت ایران از هیچ گونه فداکاری خودداری نکنند.[۲۱]
در ایامی که علیقلیخان، در پاریس اقامت داشت، تلگرافهای متعددی از طرف مجلس شورای ملی و ناصرالملک؛ نایبالسلطنه به وی رسید. سردار اسعد قریب یک سال در اروپا بود، مجلس مکرراً او را برای بازگشت به ایران دعوت کرده بود، ولی او تا تیر ماه ۱۲۹۱ در اروپا ماند. در این هنگام ناصرالملک تصمیم مسافرت خود، به اروپا را، به اطلاع سردار اسعد رسانده، او را برای نظارت در امر حکومت، به طهران دعوت کرد. سپس وی به طهران بازگشت و ناصرالملک راه اروپا را در پیش گرفت.
سردار اسعد، نیابت سلطنت را چندی زیر نظر داشت و خانهاش محل مراجعات مردم بود و تلاش نمود، افراد مسلح بختیاری را به نظم وادار کند و صمصامالسلطنه را در کارهای کشورداری راهنمایی نماید.[۲۲]
سردار اسعد در بین خوانین بختیاری، امتیازات ویژهای داشت. در تاریخهای بختیاری که شرح اختلافات و درگیریهای داخلی را نگاشتهاند، بندرت از او در دستهبندیهای خانوادگی یاد شدهاست. سردار اسعد را میتوان محور اتحاد در ایل بختیاری دانست.
در اینباره، سردار ظفر مینویسد:
حاج علیقلیخان، هیچوقت مایل به جنگ نبود... خاصه، جنگ مابین بنیاعمام و برادران.[۲۳]
وی در امور سیاسی نیز فردی توانا بود. او این امتیاز را، با حضور گستردهاش در دستگاه دولتی، از زمان ناصرالدین شاه کسب کرده بود.
سردار اسعد، در آثار مربوط به رجال معاصر، دارای سیمای مثبت و روشنی است. قزوینی او را دارای اخلاق حسنه دانستهاست و درباره وی میگوید:
علاقه به علم و دانش و مطالعهً کتب داخلی و خارجی، بخصوص مطالعه آثار مربوط به تاریخ، از ویژگیهای اوست.
عارف قزوینی در جای دیگر مینویسد:
من آن مرحوم را خوب میشناسم و در تمام مدت اقامت او در پاریس، هفتهای دو، سه مرتبه او را میدیدم و غالباً صحبت ما، از تاریخ بود؛ زیرا که او به تاریخ بسیار علاقه داشت.
قزوینی در این باره، اشاره به تالیف تاریخ بختیاری بدستور او و ترجمه کتابهای زیادی از زبانهای خارجه به زبان فارسی دارد. از آن جمله؛ سفرنامهً شرلی تاورنیه و نیز مجلات و کتب آبیانگلیسی را میتوان نام برد.
ملکزاده دراینباره مینویسد:
حاج علیقلیخان سرداراسعد، که از خوانین روشنفکر بختیاری بود، دبستانی برای فرزندان ایل تاًسیس کرد و معلمینی از تهران برای تدریس اجیر نمود و نظامت آن مدرسه را به شیخعلی ناظم، که از مردان روشنفکر زمان خود بود، سپرد.
وی میافزاید؛ بدستور او تعدادی از دانشآموزان این مدرسه، به خارج اعزام شدند.[۲۴]
عبدالهادی حائری از وی به عنوان فئودال پشتیبان بیگانه یاد میکند.[۲۵]
احمد کسروی نیز، او را مردی دانش دوست و آگاه دل نامیدهاست؛ و یحیی دولتآبادی نام او را جزء اولین مجلسی که از افراد علم دوست، در رجب ۱۳۱۵ ه. ق (آذر ۱۲۷۶) تشکیل شدهاست، میآورد.[۲۶] همچنین احمد به پژوه، وی را یکی از چهار، پنج تن مبارز، با وقوف به کار، آگاه و صمیمی میداند.
درباره انعقاد قرارداد نفت از سوی سردار اسعد با انگلیسیها مشیرالدوله طی نامهای به سفارت انگلیس نوشت:
... طبق مفاد بند سه امتیاز نامه سال ۱۹۰۱ صاحب امتیاز تنها میتواند در صورت لزوم زمینهای مورد نیاز خود را از مالک خریداری یا اجاره کند ولی ماذون نیست که بدون کسب اجازه از دولت با شخص یا اشخاص دیگری قرار داد منعقد کند، چرا که عقد چنین قراردادهایی منحصراً جزو اختیارات دولت مرکزی است، لذا بدین وسیله دولت ایران محق خواهد بود، قراردادی را که شرکت سندیکای امتیازات با خوانین بختیاری منعقد کرده و نسخهای از آن به وزارت خارجه ارسال گردیده است، به رسمیت نشناسد...
این کتیبه، به دستور علیقلیخان سردار اسعد، در سال ۱۲۸۴ نوشته شدهاست، که شجرهنامه او و ریاست اجدادش بر ایل بختیاری را بیان میکند. محل این کتیبه در پانزده کیلومتری جونقان در روستای ده چشمه معروف به پیرغار میباشد.
در پایین این کتیبه، این جمله افزوده شده است:
... در تاریخ هفتم محرم ۱۳۳۶ هجری قمری مطابق اول میزان، مرحوم سردار اسعد در طهران به رحمت ایزدی پیوست.
سردار اسعد، در شهر جونقان کاخ بسیار زیبایی را بنام قلعه جونقان بنا نهاد. قلعه جونقان، به سبک ایرانی و با تزئینات فرنگی ساخته شدهاست.
علیقلیخان که از خوانین فرهنگ دوست بختیاری بود، چندین بار به اروپا سفر کرد و به تکمیل زبان فرانسه خود پرداخته و اقدام به ترجمه چندین کتاب، از جمله دختر فرعون و پاریس ازالکساندر دوما و غادة البریتانی، نموده و همچنین، کتاب تاریخ بختیاری را به رشته تحریر در آوردهاست.
از جمله ترجمههای سردار اسعد بختیاری، میتوان به کتب زیر اشاره کرد:
دوران حیات علیقلیخان سردار اسعد، مقارن با دوران پر فراز و نشیب سیاسی و اجتماعی در ایران و حتی در سطح جهانی بوده است. ورود وی به عرصه سیاسی ایران، در اواسط سلطنت ناصرالدین شاه بود.
با روی کار آمدن مظفرالدینشاه، (و متعاقب آن، اتابک) دامنه فعالیتهای سیاسی وی بیشتر شد، ولی با به قدرت رسیدن محمدعلیشاه، تا پیش از به توپ بستن مجلس، وی کاملأ از صحنه سیاسی خارج شده بود ولی، در دوران پس از فتح تهران و ابتدای سلطنت احمدشاه، علیقلیخان، از تاثیرگذارترین رجال سیاسی ایران بوده است.
علیقلیخان سردار اسعد سرانجام در روز سهشنبه ۱ آبان ۱۲۹۶ در تهران درگذشت و از طرف دولت با تشریفات رسمی و احترام نظامی در حالیکه پیکر وی روی توپ حمل میشد، تشییع گردید. ابتدا قرار بود در صحن کاخش در جونقان تدفین گردد، اما بنا به دلایل سیاسی پیکر وی به اصفهان منتقل گردید و در مقبره خانوادگی در تخت فولاد، به خاک سپرده شد.
از نکات قابلتوجه زندگانی سردار اسعد بختیاری فعالیت سیاسی در دوران سلطنت چهار شاه از سلسله قاجار میباشد.
دادگاه دیوان عالی جنایی، در ۳۰ بهمن ۱۳۲۲ پزشک احمدی را قاتل عمدی فرخی یزدی و سردار اسعد شناخت و به اعدام محکوم نمود.[۲۹]
یا مَنِ إسمهُ دَواء و ذِکرِهُ شِفاء
دانلود رایگان و کامل مجموعه جلسات سخنرانی دکتر جمشید خدادادی
در مورد تغذیه و طب قرآنی
دانلود کلیه جلسات بصورت مجزا فرمت MP3
با کیفیت عالی ؛ لینک مستقیم و کمکی ( رایگان )
با عرض سلام و احترام به کلیه کاربران محترم سایت فارسی مد؛
سلامتی و سالم ماندن واقعا یکی از برترین و بهترین نعمات خداوند میباشد بگونه ای که از قدیم گفته اند عقل سالم در بدن سالم میباشد و امروزه افرادی که از این نعمت سلامتی و تغذیه مناسب برخوردارند دارای عقل و بدن سالمی هستند و در نتیجه در جامعه افرادی موفق و بشاش هستند! امروز در این ساعت و پست سایت فارسی مد یک مجموعه بسیار ارزشمند و نفیس از مجموعه جلسات سخنرانی دکتر جمشید خدادادی در مورد تغذیه و طب قرآنی (سنتی) را به مدت 13 ساعت سخنرانی و حجم کلی 360 MB مگابایت برای شما اعضای محترم سایت آماده کرده ایم که به جهت سهولت شما عزیزان در دانلود؛ این مجموعه 6 جلسه ای را در 6 قسمت آماده دانلود نموده ایم ! که دانلود ،گوش دادن و عمل نمودن و ترویج (تبلیغ) این مجموعه نفیس را به همه شما عزیزان توصیه می کنیم که آن را از دست ندهید ، این مجموعه نفیس با قیمتهای بسیار بالا در بسیاری از سایتها و فروشگاه های اینترنتی جهت فروش قرار داده شده است که سایت فارسی مد مفتخر است این مجموعه را برای بار اول در ایران به صورت رایگان و با کیفیت بالا در اختیار شما اعضای محترم سایت قرار داده است.
مجددا توصیه میکنم به این مجموعه سخنرانی ها حتما گوش دهید و در صورتیکه فرصت آن را ندارید میتوانید این فایلها را در گوشی موبایل خود بریزید و از طریق هندزفری ، در مواقع پیاده روی ، داخل اتوبوس،مترو و یا اتوموبیل خود و یا موقع خواب و … به مجموعه این سخنان گوش فرا بدهید و به دیگران هم توصیه کنید تا انشاء الله همیشه سلامت و شاداب باشید و بدور از هر گونه بیماری ، رخوت و … به زندگی خود ادامه دهید و فردی شاداب،موثر و سالم در جامعه باشید.
دکتر خدادادی، مدعیه که سالها در مورد سالم زیستن از نگاه قرآن (اسلام) تحقیق کرده و به نتایج بسیار خوبی هم رسیده و سعی داره تا دیگران رو هم از اونها بهره مند کنه.
جلسات آموزشی سلامتی دکتر خدادادی شامل 6 جلسه تقریبا 2 ساعتی با عنوان 15 روز تا سلامتی در رابطه تغذیه انسان در قران کریم ، سالم زیستن از از نظر قرآن،رفع بیماریهای لاعلاج،درمان رماتیسم،سرطان،رفع چین و چروک پوست،اجابت مزاج،درمان آرتروز،درمان نازایی،درمان ام اس(MS)،درمان پارکینسون،آشنایی با انواع مزاجها و چگونگی کنترل آنها،انواع طبع های انسان،آموزش انواع غذاهای سالم ، مقوی و مفید،آشنایی با غذاهای ممنوعه و جایگزین آنها و … بیماریها و درمان موراد بسیاری می باشد که با توجه به اهمیت این موضوع و مثمر ثمر و مفید بودن این مجموعه ؛ این اثر نفیس بصورت کاملا رایگان جهت دانلود در اختیار شما کاربران محترم سایت قرار گرفته است.
آموزش تغذیه دکتر خدادادی (سلامت قرانی اسلامی)
- مجموعه ای استثنایی از سخنرانی های استاد جمشید خدادادی به صورت MP3 در رابطه با مسایل پزشکی ارائه شده در قرآن و اسلام!
- راهکارهای مناسب و قرآنی برای پیش گیری از پیری و چروک پوست و درمان بیماری ها ی لا علاج دیگر!
- راه کارهایی که قرنها پیش در قرآن آمده و پس از قرنها دانشمندان و محققان با تحقیقات بسیار آنها را درک و باور می کنند!
و …
جهت دانلود این مجموعه و مشاهده بیوگرافی دکتر خدادادی به ادامه مطلب مراجعه فرمایید …
بخشی از بیوگرافی دکتر جمشید خدادادی از زبان خود ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب جمشید خدادادی در سال ۱۳۳۵ در تهران متولد شدم.
بعد از گذراندن کلاس اول ابتدائی شروع به مطالعه کردم، جالب توجه این که کتابهای سال اول را بسرعت حفظ شدم و شور و اشتیاق فراوانی به مطالعه با این سن کم در من ایجاد شد و از خواندن لذت می بردم
بعد از اتمام دوره ابتدائی وارد دبیرستان شدم، ازاین جا بود که سر نوشت من ورق خورد و آن این بود که این سوال در من ایجاد شد که چرا من باید مسلمان باشم؟ چون در یک خانواده مسلمان بدنیا آمده ام!
از همان ابتدای دبیرستان به مطالعه کتب دینی همت گماشتم و تا به امروز هنوز هم ادامه دارد. ازهمان ابتدای دبیرستان ایام تعطیل را مشغول به کار می شدم وسعی می کردم که به خود متکی باشم و در مجموع انسان خود ساخته ای بار آمدم. در حال حاضر متاهل هستم و دارای سه فرزند می باشم وعضو جامعه مخترعین و مبتکرین کشور هستم، دارای دو دیپلم افتخار یکی در صنعت هواپیمائی و دیگری در درمان بیماری های آندومتریوز ( عامل نازائی در خانمها ) با رژیم غذائی ساده و روزمره هستم.
مبتکر و بنیان گذار طب قرآنی در جهان هستم که حقیقتاَ طبی است شگفت!
در تاریخ ۱ / ۳ / ۱۳۶۹ تحقیقات را شروع کردم. و قرآن را مورد مطالعه قرار دادم و به آیه ۲۲ سوره مبارکه بقره رسیدم و سپس به تفاسیر مراجعه کردم مطالب قابل ملاحظه ای را ندیدم و اولین مشکل از این جا شروع شد، به فکر فرو رفتم که چه باید کرد؟ تصمیم گرفتم که طب قدیم را مورد مطالعه قرار دهم، این طب بسیار جالب بود و سپس تصمیم گرفتم که طب جدید را مورد مطالعه و بررسی قرار دهم، چرا؟
علت این بود که اگر در محافل علمی می خواستم قرآن را به زبان علم روز بیان کنم حرفی برای گفتن داشته باشم. زیرا اکثر پزشکان عزیز از علم طب قدیم اطلاعات عمیقی ندارند. زیرا در طول دانشکده پزشکی آن را مورد مطالعه قرار نداده و جالبتر اینکه عده ای هم آن را به عنوان طب پویا و موثر قبول ندارند.
اما طب جدید امروزی مطالب ارزنده ای را در اختیارم قرار داد که بنده از مطالعه آن لذت می برم و بعد از چهارده سال مطالعه و آزمایش و تلاش بی وقفه طب قرآنی را ابداع کردم، طبی است بی نظیر و شگفت
بنده از اول زندگی وقتی که خود را شناختم این جمله گهربار حضرت علی (ع) در ذهن من نقش بست و آن جمله این بود : مومن باید بی نیاز باشد. به همین خاطر بنده حقیر از فنون و توانائیهای قابل ملاحظه ای و هنرهای زیادی بر خوردار هستم که کمتر کسی این چنین است. از این بابت و جهات گوناگون خداوند را شاکرم
در حال حاضر به تحقیقات و مطالعه مشغول هستم و خیلی از علل بیماریها را کشف کرده به وسیله غذای روزمره آنها درمان شده اند از جمله تعدادی از دوستان پزشک.
از الطاف بیکران الهی نهایت سپاس و تشکر و شکر گذاری را دارم که به بنده حقیر این لطف بی منتها را دادند.
با تشکر – جمشید خدادادی
علاقمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه مجموعه مقالات ، تهیه محصولات دکتر جمشید خدادادی (کتابها و سی دی های استاد) ، تماس با ایشان و ذکر سوالات در مورد بیماریهای خود و یا شرکت در جلسات آموزشی دکتر خدادادی می توانند به وبسایت شخصی دکتر خدادادی به آدرس Www.TebbeGhorani.Comمراجعه فرمایند. موفق باشید.
راهنمایی دانلود و خرید :
1- جهت دانلود هر قسمت روی آن کلیک کنید . فرمت کلیه فایل ها MP3 و رمز عبور آنهاwww.farsimode.com می باشد و حجم آنها مجموعا 360MB مگابایت است و با توجه به کیفیت بالا و حجم نسبتا بالای آن, نیازمند اینترنت پر سرعت می باشید, در صورتیکه که در منزل یا محل کار خود به اینترنت پرسرعت دسترسی نداشته و یا امکان دانلود این مجموعه در منزل یا محل کار خود را ندارید می توانید با مراجعه به کافی نت ها این مجموعه را دانلود نمایید!
2- در صورتی که به هیچ عنوان امکان دانلود و یا فرصت آن را ندارید و یا بدنبال مطالب کاملتر هستید ،نگران نباشید! ما پیش بینی آن را هم کرده ایم ، می توانید از قسمت خرید پستی در انتهای همین مطلب این مجموعه را بصورت کامل به همراه جلسات دکتر روازاده را ، خرید نموده و آن را درب منزل خود تحویل بگیرید و سپس هزینه آن را پرداخت نمایید.
دانلود جلسه اول سخنرانی دکتر خدادادی | لینک مستقیم ( VIP ) | لینک مستقیم ( رایگان ) |
حجم تقریبی: 108 MB
دانلود جلسه دوم سخنرانی دکتر خدادادی | لینک مستقیم ( VIP ) | لینک مستقیم ( رایگان ) |
حجم تقریبی: 58 MB
دانلود جلسه سوم سخنرانی دکتر خدادادی | لینک مستقیم ( VIP ) | لینک مستقیم ( رایگان ) |
حجم تقریبی: 58 MB
دانلود جلسه چهارم سخنرانی دکتر خدادادی | لینک مستقیم ( VIP ) | لینک مستقیم ( رایگان ) |
حجم تقریبی: 29 MB
دانلود جلسه پنجم سخنرانی دکتر خدادادی | لینک مستقیم ( VIP ) | لینک مستقیم ( رایگان ) |
حجم تقریبی: 49 MB
دانلود جلسه ششم سخنرانی دکتر خدادادی | لینک مستقیم ( VIP ) | لینک مستقیم ( رایگان ) |
حجم تقریبی: 44 MB
فرمت: MP3
پسورد: www.farsimode.com
منبع : Www.FarsiMode.Com
خرید پستی کامل ترین پکیج صوتی و تصویری جلسات دکتر خدادادی و دکتر روازاده
کارشناسان علوم تغذیه و طب قرآنی
در دو DVD صوتی و تصویری
پکیج بی نظیر تغذیه اسلامی و طب قرآنی از زبان حکمای بزرگ (دکتر خدادادی و دکتر روازاده)
شماره مجوز 15-346597
بی نظیر ترین مجموعه آموزشی که دانستن آن بر همه مسلمانان واجب است
بی نظیر ترین مجموعه آموزشی که دانستن آن بر همه مسلمانان و به ویژه خانم ها (که مسئول تغذیه خانواده می باشند) واجب است.
سخنرانی های دکتر روازاده و دکتر خدادادی پیرامون مضرات خوراکی هایی که ما همیشه مصرف می کنیم!!
مسائل بسیار مفید و مهم پیرامون تغذیه صحیح قرانی که همه باید بدانند..
بخشی از سخنرانی های این دو بزرگوار:
منافع و مضرات گیاهی به نام چای از زبان استاد خدادادی
خداوند سبحان چیزی در جهان خلق نکرده است که در مجموع شر باشد! پس همه مخلوقات جهان هستی در مجموع خیر است! حتی چائی!
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم 2 بار خود را ستوده است!
1. زمانی که انسان را خلق کرد، به خود احسن گفت . سوره مومنون آیه 14
2. زمانی که غذای طیب را برای انسان به عنوان غذای او خلق کرد . سوره غافر آیه 64
پس از این 2 آیه فوق نتیجه می گیریم که هم انسان و غذای مخصوص او از نظر حضرت حق با ارزش است و این بسیار مهم است ! ( دقت شود ) .
اما در قرآن کریم در زمینه اشتراک تغذیه بین انسان و دام 4 آیه وجود دارد که جای بسی شگفتی است !
1. سوره مبارک یونس آیه 24 . الف : در این آیات باید خوب دقت و توجه کنیم ! گاو برگ سبز چای را نمی خورد !
2. سوره مبارک طه آیه 54 . ب : پس از این 4 آیه نتیجه می گیریم که بین انسان و دام اشتراک تغذیه وجود دارد !
3. سوره مبارک سجده آیه 27 . ج : یعنی هر گیاهی که دام نمی خورد ، ای انسان تو هم استفاده نکن !
سوره مبارک عبس آیه 32 . د : چون حیوانات فطری گیاهان را می شناسند و این بسیار مهم است و رمز همین است .
مضرات گیاه چای
1. گیاه چای بخاطر داشتن ماده ای به نام فنل که سرطان زا می باشد ، که خطر ناک است . فنل چیست ؟ اگر بنزن ( C6H6 ) به جای یک هیدروژن یک CH قرار گیرد فنول ایجاد می شود که بسیار سمی بوده و سرطان زاست ! بر روی پوست و کبد و سیستم گوارش اثرات نامطلوبی می گذارد . این مواد دارای ترکیبات حلقوی بوده و بسیار مضر است .
2. در هر فنجان چای بین 60 تا 75 میلی گرم کافئین وجود دارد که LDL خون را افزایش می دهد و عاملی می شود برای انفارکتوس های قلبی و مغزی . ولی آرام بخش است و در دراز مدت اعتیاد ایجاد می کند !
3. ماده آرام بخش دیگری در چای وجود دارد به نام تئین که محرک سیستم عصب سمپاتیک است . و موجب افزایش ترشح آدرنالین می شود . تئین موجب کاهش مقدار منیزیم داخل سلول می شود . منیزیم ماده ای است که خداوند سبحان در سلول قرار داده تا با انواع سرطان ها مبارزه کند و با نوشیدن چای این ماده مفید از بدن خارج می شود .
4. چای دارای ماده ای است به نام تانن که بسیار مضر است و به همین خاطر مایعات بدن را دفع کرده و پلاسما غلیط می شود و آنزیم ها در پلاسمای غلیظ نمی تواند فعالیت کنند و به همین خاطر مواد زائد در بدن انبار شده و موجب بیماری می شود . ضمناً تانن موجب فعالیت بیش از حد سلول های اپیتلیال کلیه شده و کلیه را بمرور از کار می اندازند !
5. گیاه چای دارای ماده ای است به نام اگزالیک اسید ، که مسموم کننده بوده و اختلالات متابولیسمی ایجاد می کند و در کلیه رسوب کرده و سنگ های کلیوی را موجب می شود . همچنین جلوگیری از جذب آهن که بسیار مفید است می شود . ( دقت شود ) .
6. گیاه چای دارای ماده ای است به نام تئوبرومین که سمی است و مضر قوی است ، این ماده محرک اعصاب بوده و تعادل مایعات را در بدن مختل می کند . عوارضی مانند : سر درد ، تهوع و استفراغ دارد . شخص عصبی می شود .
7. گیاه چای دارای ماده ای است به نام کزانتین که موجب مسمومیت می شود و عوارضی نظیر بی قراری و تحریک ایجاد می کند . این ماده بی نظمی در ریتم قلب را ایجاد می کند . ( این مختصر مطالبی بود از یک کتاب که به بیماری ها اشاره نشد ) .
8. 70 نوع بیماری از جمله : میگرن ، ناراحتی های گوارشی ، سنگ های کلیه ، خار پاشنه ، دردهای مفصلی ، سریع عصبی شدن و پوکی استخوان و …. !
در مورد مباحث مهم و اساسی زندگی مانند:
تغذیه صحیح در اسلام و بدعت های استعمار و صهیونیست ها در تغذیه مسلمانان
خطرات مصرف رب گوجه فرنگی، روغن نباتی، نمک ید دار، آب معدنی ، نوشابه، چای، ظروف تفلون و..
روش های عملی تغذیه جایگزین و سالم
دسیسه های موجود در آب و نمک و راه حل های عملی
تغذیه اسلامی و طب قرآنی
توضیحاتی در ارتباط با بیماریهای رایج سلامتی فرد نوع استفاده از مواد خوراکی .
بهترین ها و بدترین های غذا
سلسله مباحث آب ، نمک و روغن
و …
و بسیاری مطالب مهم و شنیدنی دیگر در دو DVD به صورت فشرده و با کیفیت عالی
خرید این مجموعه مفید را به هر ایرانی و هر مسلمان توصیه می کنیم …
.::: ارسال سریع به سراسر کشور :::.
××× با اطمینان خاطر خرید کنید ×××
کلیه محصولات این فروشگاه دارای گارانتی تعویض می باشد
خرید پستی – تحویل درب منزل یا محل کار شما
قیمت این مجموعه نفیس و ارزشمند تنها >>> 7800 تومان
مشتری گرامی ؛ پس از پر کردن فرم خرید برای شما پیامکی حاوی شماره تماس ما و شماره پیگیری محصول ارسال خواهد شد !
توصیه ای مهم جهت برگشت نخوردن سفارش شما از طرف اداره پست :
لطفا آدرس دقیق خود را به همراه پلاک و کدپستی وارد نمایید و به بقیه اهالی منزل اطلاع دهید تا در صورتی که در منزل نبودید بسته را دریافت نمایند و مبلغ کالا را به مامور پست بدهند.
شما عزیزان می توانید با استفاده از ابزار زیر این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید و یا در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید
بازی PES2012
...............................................................................................................................................................
دانلود نرافزار محبوب رادیو جوان
..............................................................................................................................................................
دانلود برنامه آشپزی
روزی مردی یک زن را بوسید . از او پرسیدند تو چه کسی را بوسیدی ؟
او جواب داد مادر شوهر این زن . با مادر زن من مادر و دختر هستن ؟
هرکی اینو گفت : شماره حسابشم بزاره
سلام
روزی یک زن و شوهر داخل یک اتاق بودن و یک مرد داشت نماز می خواند و یک مرد دیگر هم روزه بود .
با وارد شدن یک مرد
آن زن و شوهر به هم نامحرم شدن ؟
روزه و نماز آن اشخاص هم باطل شد ؟
لطفا جواب بدید؟
لاف آبادانی ک میگین این هست
همه جوریش دیده بودم ولی این طوری نه
اهنگ ریبای پویان مختاری
..........................................................................................................................................................
اهنگ زیبای عرفان و سوگند
نرم افزار BLUE STACKS یک نرافزار عالی برای کسانی ک میخواهند گوشی خود را بر روی کامپیوتر و یا لب تاب خود داشته باشند
برای دانلود از سایت زیر دیدین فرماید
بیوگرافی
بهمن علاءالدین (متخلص به مسعود بختیاری) خواننده ، ترانه سرا و آهنگسازمشهور بختیاری روز"بیستم مهرماه سال 1319 " در شهرستان" مسجدسلیمان" و در خانواده ای پرجمعیت، سنتی و با فرهنگ از تیره " زیلایی" درطایفه"بهداروند" از ایل" هفت لنگ " بختیاری متولد شد.او در سال ۱۳۱۹ در مسجد سلیمان و در خانوادهای پرجمعیت و سنتی متولد شد.
بهمن علاءالدین در سال ۱۳۲۴ بعلت تغییر محل خدمت پدر خود که در آن زمان در شرکت نفت مسجد سلیمان مشغول خدمت بود، به همراه خانواده به لالی نقل مکان نمود و در سال ۱۳۲۸ که اولین مدرسه ابتدایی بنام "دبستان فردوسی" در این شهر راه اندازی شد؛ شروع به تحصیل نمود و سپس سالهای اول و دوم دبیر ستان را در "اَمبَل" و در "دبیرستان هنر" به پایان رساند و در سال ۱۳۳۶ و به دنبال باز نشسته شدن پدر از خدمت شرکت نفت؛ مجددا به مسجد سلیمان بازگشت و تا سال ۱۳۴۰ در "دبیرستان امیر کبیر" این شهر دوره تحصیلات دبیرستانی خود را به پایان رساند.
بهمن علاءالدین مشهور به مسعود بختیاری یک استثناء در تاریخ موسیقی بومی عصر حاضر به شمار میرود.
گر چه او تنها روایتگر بخشی از فرهنگ موسیقایی بختیاری زبانها بود ولی نقشی بیش از یک خنیاگر بومی یافت و توانست در طول ۳۵ سال از حیات خود، یک زبان مشترک موسیقایی بین لرهای بختیاری ایجاد کند. شاید همنسگ او در سایر فرهنگهای بومی ایران نتوان یافت.
وقتی خبر درگذشتش منتشر شد، بختیاری های داخل و خارج از کشور، فارغ از این که در چه مرتبهای از مناصب اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هستند، سیلی از پیام و اظهار همدردی به راه انداختند.
در یگانه بودنش همین بس که اولاً همه ایل او را میشناختند و ثانیاً همواره در قیاس با سایر خوانندگان، انتخاب اول بختیاریها بود. غالباً در هنگام طرح موضوع، این جمله از مخاطبان بومی اش شنیده میشد:«هیشکی نتره چی علاءالدین بخونه» (هیچ کس نمیتواند مانند علاءالدین بخواند) و این یک باور قلبی بود نه تعارف که اصولاً بختیاریها اهل تعارف نیستند و به رک گویی شهرهاند.
ظهور هنری مسعود بختیاری در زمانی موسوم به دوره رادیو اتفاق افتاد. از ویژگیهای این دوره، فاصله گرفتن جامعه هنری از برخی عناصر اصلی فرهنگ موسیقی ایرانی چه در حوزه سنتی و چه بومی است.
برنامههای رادیویی گلها نمونهای این رویکرد در حوزه موسیقی سنتی بودند و به همین نسبت، هنرمندان نواحی مختلف ایران که پایشان به رادیو باز میشد، تحت تأثیر همین فضا نمیتوانستند یک موسیقی ناب از خاستگاه فرهنگی خود ارائه بدهند.
نتیجه چیزی بود که شاید بتوان همان برچسب گلها را بر آن چسباند. یعنی موسیقی بومی با شمایل شهری و آن هم از نوع گلهایی. نمونه ضبطهای موسیقی محلی از شمال ایران، خراسان، بختیاری، شیرازی و کردی در این دوره به خوبی نشان میدهند که موسیقیهای یاد شده تا چه اندازه با مختصات موسیقی شهری رایج در رادیو و گاه کافهها نسبت داشتند.
بهمن علاءالدین زاده منطقه عشایری لالی از توابع مسجد سلیمان بود و طبیعتاً صداهای ناب ایل در گوشش موج میزد. منهتی همکاری با رادیو اهواز چنین امکانی برایش فراهم نمیکرد آنی باشد که بود. بلکه میبایست با قواعد موسیقی حاکم بخواند و این شد که تا پیش از انقلاب با همراهی منصور قنادپور نوازنده سنتور، آثاری را به دو گویش فارسی و بختیاری با حال و هوای موسیقی شهری ارائه داد. آثاری که از نظر ارکستری و کلاً صدا دهی، هیچ نسبتی با موسیقی بختیاری نداشتند.
اما یک برگ برنده همراه این آثار بود و آن صدای نرم و مخملی علاءالدین –محدوده باریتون که بدون هیچ جوش و فریاد، در گوش بختیاریها زمزمه میکرد. دیگر این که فرزند ایل، نیک میدانست مخاطبانش چگونه نسبت به فرهنگ خویش نوستالژی دارند و با انگشت نهادن بر این نقاط حساس، آنها را به وجد میآورد.
پس از انقلاب، مدتی در سکوت به سر برد تا این که به واسطه دوست کرد زبانش محمد حسین سیفی زاده (آهنگساز)، به عطا جنگوک هنرمندی برآمده از مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی معرفی شد. جنگوک بختیاری نبود ولی زادگاهش لار واقع در جنوب استان فارس از نظر فرهنگی خیلی به بختیاریها و به طور کلی فرهنگ نزدیک بود و او با اتکاء به پشتوانه فرهنگی و آموزشی اش میتوانست در خدمت خلق یک موسیقی متفاوت از آثار مشابه قرار بگیرد.
بدین ترتیب "مال کنون" به عنوان نخستین نوار رسمی وی در سال ۱۳۶۵ وارد بازار موسیقی شد. توفیق باور نکردنی آن، هنوز هم ورد زبان هاست. دومین و آخرین همکاری بهمن علاءالدین با عطا جنگوک، شش سال بعد منجر به "هی جار" شد.
نوع صدادهی این دو اثر در مقایسه با آثار رادیو اهواز، خیلی به فرهنگ بکر موسیقی بختیاری نزدیک بود. گر چه صدای هیچ ساز بومی شنیده نمیشد ولی تیز بینی جنگوک در انتخاب ملودیها و نوع تنظیم شان دو ویژگی داشت. اول این که تا حد زیادی مخاطبان بومی را به فضای زندگی سنتی ایل نزدیک میکرد و دیگر این که چون حال و هوای به اصطلاح امروزی هم داشت، مخاطب غیر بومی را نیز کم و بیش جذب میکرد و کم نبودند آنهایی که بختیاری نبودند و با "مال کنون" مسعود بختیاری خاطرههای دل انگیزی به یاد دارند.
طبیعت گرایی در آثار زنده یا بهمن علاءالدین موج میزند. او پیش از آن که با مظاهر زندگی نوین ماشینی روبرو شود، شب و روزش در واژگانی چون مه (ماه)، افتو (آفتاب)، آستاره (ستاره)، کوگ (کبک)، اور (ابر)، بارون (باران)، تش (آتش)، که (کوه) و غیره خلاصه میشد. به همین دلیل در غالب آوازهایش که معمولاً اشعارش را خود میسرود و طرح آوازی اش را به انجام می رساند، چنین واژگانی بسیارند.
از این مهم تر، رویکرد آگاهانه وی به احیای آوازهای بومی با اشعاری جدید است. چه این که برخی از آوازهای کهن، یا اشعار مناسب روز نداشتند و یا این که اصولاً برای مناسبت خاصی به وجود آمده بودند. مانند بهره گیری از آواز "برزگری" و یا "صیادی" که اولی آواز کشاورزان و دومی آواز شکارچیان بوده است. او حتی از آوازهای سوگ موسوم به "گاگریو" نیز با اشعار دیگر بهره میبرد و همچنین قادر بود تلفیقی از این آوازها را ارائه دهد. یعنی بخشی از جمله آوازی اش با بخشی دیگر از آن، ریشهای متفاوت داشته باشد. نمونه اش، آواز "آستاره" در آلبومی به همین نام است. علاءالدین در این لحن برگرفته از آوازهای سوگ و همچنین یکی از آوازهای کار، روایتی عاشقانه و لطیف تری از نمونه اصلی ارائه میکند که همانند آوازهای سوگ خشن و اندوه بار نیست.
دقت نظر وی یکی از عوامل توفیق او در جذب مخاطبانش بود. به جای این که در فرهنگهای دیگر به دنبال ملودی بگردد و یا خود به ساختن ملودیهای ضعیف بپردازند، از آبشخور نغمات بومی نهفته در صدای ساز توشمالهای بختیاری بهره میبرد. خود میگفت: "اگر در کار کرنا نوازان دقیق شویم نغمههای بسیار بسیار زیبایی پیدا میکنیم که در نگاه اول ممکن است به چشم نیایند." با همین نگاه تصانیف زیبایی خلق کرده بود. از معروف ترین شان میتوان به تصنیف "تنگ بلور" اشاره کرد که نخستین بار در رادیو اهواز با ارکستر شهری منصور قنادپور خواند.
بهمن علاءالدین در سال ۱۳۱۹ در منطقه عشایری لالی از توابع مسجد سلیمان به دنیا آمد. وی پس از تکمیل تحصیلات متوسطه آن زمان به خدمت آموزش و پرورش در آمد و تا سن بازنشستگی در کسوت معلمی انجام وظیفه میکرد. از سال ۱۳۵۰ در کنار شغل معلمی، همکاری خود را با رادیو اهواز آغاز کرد و با همراهی منصور قنادپور نوازنده سنتور که شیوه نوازندگی و تنظیم ارکستری اش بسیار متأثر از استاد پایور بود، آثاری را به دو گویش فارسی و بختیاری ارائه داد.
پس از انقلاب در سال ۱۳۶۵ نخستین نوار شرکتی وی با نام "مال کنون" به بازار موسیقی آمد. این کار با آنکه بیست سال از زمان تولید و انتشار اولیه اش میگذرد، همچنان رتبه اول فروش نوارهای بختیاری را از آن خود کرده است. شش سال بعد دومین کار او با نام "هی جار" و باز هم با آهنگسازی و تنظیم عطاء جنگوگ روانه بازار شد."هی جار" نیز محبوبیت و مقبولیت فراوانی یافت ولی هرگز به پای "مال کنون" نرسید. مسعود بختیاری پس از این دو اثر شاخص خود، سه اثر دیگر به نامهای "آستاره"، "برافتو" و "تاراز" را با کمترین تعداد نوازنده به علاقه مندان موسیقی بختیاری ارائه داد. همپای همیشگی وی در غالب نوارها و کنسرتها، علی حافظی نوازنده توانای نی بختیاری بود.
مسعود بختیاری در طول عمر خود هیچ گاه زنی اختیار نکرد و پس از بازنشستگی نیز در جمع خانوادگی خواهرش در کرج میزیست. از حضور در تجمعات و مجالس چندان لذت نمیبرد.
علاءالدین موسیقی بختیاری را عمیقاً درک کرده بود و قادر بود صورت متفاوت از نسخه اصل آن را به مخاطبان ارائه دهد به طوری که نه خشونت آوازهای وحشی را داشته باشد و نه چنان رنگ و لعاب شهری به خود بگیرد که دیگر نتوان آن را موسیقی قومی و محلی نامید. وی چنانکه خودش میگفت ظرایف موسیقی بختیاری را از جملههای کرنا نوازان دریافته بود.
معتقد بود "اگر در کار کرنا نوازان دقیق شویم نغمههای بسیار بسیار زیبایی پیدا میکنیم که در نگاه اول ممکن است به چشم نیایند." وی علاوه بر آواز خوانی، قدرت آهنگسازی نیز داشت و خیلی از ترانههای ماندگار وی زاییده ذهن خلاق خود اوست. تسلطش بر ادبیات فارسی و بختیاری و همینطور برخورداری از ذوق شعری به او امکان داده بود تا کلام بسیاری از ترانههایش را خود بسراید. مانند ترانه "تنک بلور" که در سال ۱۳۵۱ با همراهی ارکستر رادیو اهواز به سرپرستی منصور قنادپور خواند.
بهمن علاءالدین در سال ۱۳۷۹ به شهرستان کرج نقل مکان نمود و پس از طی یک دوره بیماری کلیوی و عمل جراحی مثانه در "صبحگاه روز جمعه، دوازدهم آبانماه ۱۳۸۵ "، پس از ۶۶ سال زندگی بدون حاشیه، به علت نارسایی قلبی در بیمارستان" کسری" جهانشهر این شهر دار فانی را وداع گفت...
پیکر بهمن علا الدین درجوار تربت برخی از هنرمندان برجسته ایران نظیر غلامحسین بنان، حبیب الله بدیعی، مرتضی حنانه، هوشنگ گلشیری ئ... در "بقعه امامزاده طاهر کرج" به خاک سپرده شد.[۲]
کاربران اینترنت دنبال مرورگر های پر سرعت بوده اند تا نیاز وب گردی سریع آنها را بر طرف کند . Citrio مرورگری قوی و پر سرعت و شباهت زیادی به کروم دارد . طبق آمار های گرفته شده در سایت پینگ ۹۸ درصد کاربران از مرورگر Citrio راضی بودند ! این نرم افزار به گونه ای طراحی شده است تا به هر شکل ممکنی سریع باشد . دارای دانلود منیجر ، مدیا گرابر قدرتمند ، پروکسی ویجت ، امنیت بالا ، سریع و کارامد از ویژگی های اصلی نرم افزار Citrio است. این نرم افزار محصول کمپانی Catalina Group Ltd است .
رمز فایل: www.downloadha.com